همایش شیر خوارگان حسینی
لالا لالا به طفل نیمه ساله چه گویم ای خدا با اشک و ناله زدی ای آب، آتش موج کم کن فرات بی وفا آبش زلاله لالا لالا به لبها یک کلومه لالا لالا گلم صبرش تمومه صدای دشمنان آید بگوشم بر این شش ماهه یک قطره حرومه لالا لالا زدی آتش به جونم گل من، نازنینم، مهربونم تو بودی نورِ تاریکِ دو چشمم ستاره نیست در این آسمونم لالا لالا چرا ای آسمونی ز داغت گشته بابا قدکمونی مرا حیران نمودی بس کن اصغر چرا رو سوی خیمه میکشونی لالا لالا گلِ یاسِ ربابم مزن خنده کنی خانه خرابم سؤالی میکند مادر علی جان تو برخیز و بده جایم جوابم &n...
نویسنده :
مامان محدثه
22:42
علاقه های دردونه مامان
اول از همه عاشق پد رجونی خیلی خیلی دوسش داری همیشه بهت میگم نمک نشناس اما وقتی فکر میکنم می بینم به خاطر محبت های زیادی پدر جونه که اونو اینقدر دوست داری خدایی ادم خوش قلبو مهربونییه و لایق دوست داشتن انار. لیمو شیرین.خربزه و هندوانه خیلی دوست داری حموم کردنو دوست نداری اما چون عاشق اب بازی هستی و فقط و فقط به عشق اب بازی میای حموم لواشک خیلی دوست داری می خوری و میگی اوشه عاشق شیر هستی وای به اون روزی که توی خونه شیر نباشه نون برنجی خیلی دوست داشتی البته بیشتر عاشق خرد کردن اون توی خونه بودی علاقه خیلی زیاد به بست...
نویسنده :
مامان محدثه
14:48
روز اول محرم
عزیز دلم امروز برای مراسم شیرخوارگان حسینی برات لباس گرفتم اما بعد که اومدم خونه کلی ناراحت شدم اخه مراسم روز ٩٢/٨/١٧ومن باید حتما میرفتم دانشگاه خدا کنه برای یه ساعتم شده بتونم ببرمت پارسال که رفتیم خیلی مراسم خوبی بو د مراسم شیرخوارگان حسینی ٩١ ...
نویسنده :
مامان محدثه
18:19
سرگرمی های عسلی
گریه های محدثه
تولد یک سالگی محدثه
اولین مسافرت عسلی به مشهددر تاریخ 29 خرداد 91
عکس هایی از نحوه خوابیدن عسل مامان
وقتی که محدثه زردی گرفت
عسل مامانی در تاریخ ٣١/١٠/٩٠زردی گرفتی وبه دستور دکتر اشماروبیمارستان بستری کردیم و من و بابایی و مامان جون کلی ناراحت شدیم و برات اشک ریختیم اون شب تو بیمارستان به مامان خیلی سخت گذشت اخه تازه ٤ روز از سزارینم می گذشت و حال عمو میم خوب نبود ...
نویسنده :
مامان محدثه
21:43